روان پایا

عبدالرضا فارسی

روان پایا

عبدالرضا فارسی

درمان متمرکز بر راه حل

درمان متمرکز بر راه حل Solution Focused Therapy

 همچنین به عنوان درمان مختصر متمرکز بر راه حل یا SFBT شناخته می شود، در اواخر دهه 1970 توسعه یافت و استیو دی شازر، مددکار اجتماعی بالینی، به همراه همسرش، اینسو کیم برگ، به عنوان توسعه دهنده این درمان شناخته شدند.

درمان متمرکز بر راه‌حل جایگزینی برای درمان‌های مبتنی بر بینش بلندمدت است که به جای راه‌حل‌هایی که به مشتری کمک می‌کند تا به سمت جلو حرکت کند، بر منبع مشکل تمرکز دارد. تمرکز آن بر آینده برای آن زمان کاملاً متفاوت بود و همراه با درمان شناختی-رفتاری، زمینه را برای نسل جدیدی از درمان ها فراهم کرد.

  

مفهوم اصلی درمان مبتنی بر راه حل چیست؟ 

هدف درمان مختصر متمرکز بر راه حل، ایجاد ابزارهایی در درون فرد برای مقابله با مشکلات حال و آینده است. این یک درمان مشارکتی است که درمانگر در درجه اول به دو روش کمک می کند: 

1) کمک به  مراجع  در شناخت و توسعه نقاط قوتی که در حال حاضر دارند و

 2) مدیریت این منابع درونی برای مقابله موفقیت آمیز با مشکلات و رسیدن به اهداف آینده. 

درمان متمرکز بر راه حل به گونه ای طراحی شده است که به سرعت عمل کند، معمولاً در هشت جلسه. اگرچه می توان از آن به عنوان یک درمان مستقل استفاده کرد، اما معمولاً به عنوان یک درمان کمکی استفاده می شود. هدف نهایی درمان مبتنی بر راه حل، توانمندسازی مراجع برای استفاده مؤثرتر از مهارت های خود و دستیابی به زندگی شایسته است.

مفاهیم اساسی درمان راه حل محور

مفاهیم زیر مشخصه های درمان مبتنی بر راه حل هستند:

بر اهداف آتی مراجع تأکید می کند: یکی از اهداف اصلی درمان راه حل محور، شناسایی خواسته های مراجع برای آینده خود و کمک به او برای ایجاد راه حل هایی برای تحقق اهداف خود است. این تمرکز آینده با درمان روان پویشی که بیشتر بر گذشته تمرکز دارد و درمان شناختی-رفتاری که عمدتاً بر زمان حال متمرکز است بسیار متفاوت است.

تمرکز بر راه حل سازی بیش از حل مسئله: بیشتر درمان ها از شما در مورد مشکلات ارائه شده سوال می پرسند و سعی می کنند آنها را حل کنند. درمان متمرکز بر راه حل بیشتر به یافتن راه حل هایی می پردازد که فرد بتواند برای هر مشکلی که پیش می آید از آنها استفاده کند. به این ترتیب، همه راه حل ها لزوما به یک مشکل خاص مرتبط نیستند. این بدان معنا نیست که مشکلات فعلی نادیده گرفته می شوند، اما راه حل های تطبیقی ​​بیش از حل یک مشکل خاص ارزش دارند.

مراجع در حال حاضر ابزارهای لازم را در اختیار دارند: یکی دیگر از انحرافات بین درمان متمرکز بر راه حل و درمان های دیگر این باور است که فرد از قبل مهارت هایی برای ایجاد راه حل هایی برای دستیابی به اهداف خود دارد. در واقع، این احتمال وجود دارد که مشتری قبلاً از آنها در گذشته استفاده کرده باشد. آنها فقط ممکن است آن را متوجه نشوند. این وظیفه درمانگر است که به مراجع کمک کند تا این ابزارها را بشناسد و آنها را برای استفاده در آینده اصلاح کند. افکار و رفتارهای نامطلوب - که منجر به عواقب منفی شده است - کنار گذاشته می شوند و نقاط قوت مشتری به عنوان ابزارهایی برجسته می شوند که به نتایج مطلوب تری منجر می شوند.

بگذارید اوقات خوش بگذرد: در اکثر درمان‌ها، مشتری در مورد زمان‌هایی در زندگی خود صحبت می‌کند که به‌ویژه سخت بوده است. در درمان متمرکز بر راه حل، درمانگر بیمار را تشویق می کند تا در مورد بخش هایی از زندگی خود صحبت کند که به خوبی پیش رفته است. این تئوری این است که اگر فرد بتواند به کارهایی که در زمان های خوب انجام می داده است ادامه دهد، به موقعیت سودمندتری منجر خواهد شد. به عبارت دیگر، اگر خراب نیست، آن را تعمیر نکنید.

تغییرات کوچک، تغییرات بزرگی هستند: در درمان متمرکز بر راه حل، هر تغییر مثبت یک معامله بزرگ است. این به این دلیل است که درمان می‌خواهد بر هر کاری که فرد انجام می‌دهد که مؤثر است تأکید کند. در نتیجه، درمانگر برای هر رفتاری که منجر به نتیجه مثبت (یا غیر منفی) شود، مراجع را تقویت می کند. اعتقاد بر این است که تغییرات کوچک بر یکدیگر ساخته می شوند و به راه حل های مولد دراز مدت منجر می شوند.

تکنیک های درمان راه حل محور
این چهار تکنیک معمولاً در درمان مبتنی بر راه حل استفاده می شود:

سوال معجزه آسا: شما ممکن است از این تکنیک در درمان استفاده کرده باشید و متوجه نشده باشید که از درمان متمرکز بر راه حل گرفته شده است. سوال معجزه آسا از مشتری می خواهد که در صورت برطرف شدن مشکلات زندگی خود را تصور کند. این چندین تنوع دارد، اما سوال اساسی چیزی شبیه به این است: "اگر معجزه ای در حالی که امشب خواب بودید اتفاق بیفتد، فردا متوجه چه تفاوت هایی در زندگی خود می شوید؟" سؤالات بعدی اغلب عبارتند از: «معجزه چگونه بر زندگی شما تأثیر می گذارد؟ چگونه می توانید به آن نتیجه برسید؟ آیا کاری هست که در حال حاضر بتوانید انجام دهید تا به آنجا برسید؟». سوال معجزه به مشتری کمک می کند تا اهداف خود و اقداماتی را که برای رسیدن به آنها باید انجام دهد را تشخیص دهد.
مقیاس‌بندی: مقیاس‌گذاری از مشتری می‌خواهد جنبه‌ای از زندگی یا پیشرفت خود را در جهت اهدافش در مقیاس 1-10 ارزیابی کند. به عنوان مثال، درمانگر ممکن است بپرسد: "در مقیاس 1-10، اگر معجزه رخ دهد چقدر زندگی شما بهبود می یابد؟" یا، "در مقیاس 1-10، پیشرفت خود را در یافتن راه حلی برای مشکل خود چگونه ارزیابی می کنید؟" مقیاس‌گذاری نه تنها پیشرفت را اندازه‌گیری می‌کند، بلکه به وضوح نشان می‌دهد که ارزیابی مشتری مهم‌تر از درمانگر است.
سؤالات مقابله ای: سؤالات مقابله ای به مراجعان، به ویژه آنهایی که ممکن است احساس دلسردی کنند، کمک می کند تا نقاط قوت خود را بشناسند. نمونه ای از یک سوال مقابله ای ممکن است این باشد: "چگونه توانسته اید، با وجود مشکلاتتان، به مسئولیت های خود عمل کنید؟" یک سوال مقابله ای به افراد نشان می دهد که از قبل توانایی مقابله با چالش ها را دارند و امیدی را القاء می کند که بتوانند به اهداف خود برسند.
استثناها: سؤالات استثنایی از مشتریان می خواهند که روی زمان هایی تمرکز کنند که ممکن است اتفاق منفی رخ داده باشد اما رخ نداده است. بدون شک، مراجع روزهای خوبی را سپری می‌کند و درمانگر می‌خواهد بررسی کند که مشتری چه کاری انجام داده است که او را مثبت کرده است. برای مثال، یک درمانگر ممکن است بگوید: «شما در مورد آن روز فوق‌العاده‌ای که هفته گذشته داشتید به من گفتید. چه کاری انجام دادی که آن روز را اینقدر عالی کرد؟» سوالاتی از این قبیل به مشتری کمک می کند تا روی راه حل ها متمرکز بماند و به او یادآوری می کند که توانسته به گونه ای رفتار کند که نتایج مثبتی به همراه داشته باشد.

اثربخشی درمان مبتنی بر راه حل
درمان متمرکز بر راه حل برای درمان مشکل روانشناختی خاصی طراحی نشده است. درعوض، بهتر است به عنوان یک رویکرد درمانی کلی، مشابه مصاحبه انگیزشی در نظر گرفته شود .
همانطور که گفته شد، شواهد حکایتی و تحقیقاتی قابل توجهی دارد که اثربخشی آن را نشان می دهد:
بررسی درمان مطالعات نتیجه، درمان متمرکز بر راه حل را به عنوان یک درمان موثر برای انواع مشکلات روانی و رفتاری، از جمله افسردگی، رفتار مجرمانه، و مشکلات زناشویی معرفی کرد.
یک مطالعه نشان داد که درمان متمرکز بر راه حل یک درمان موثر برای افسردگی، اضطراب و سایر اختلالات درونی است .
یک متاآنالیز در سال 2019 انعطاف پذیری درمان متمرکز بر راه حل را نشان داد. اثربخشی آن برای تنوعی از مسائل روانشناختی، مانند رفتارهای بیرونی کودک، اعتیاد، و تعارضات خانوادگی نشان داده شد. علاوه بر این، نویسندگان به حجم زیادی از تحقیقاتی که در خارج از ایالات متحده انجام شده است اشاره می کنند. درمان متمرکز بر راه حل نه تنها یک درمان موفق برای طیف گسترده ای از مشکلات است، بلکه به نظر می رسد در بسیاری از کشورها و فرهنگ ها مؤثر باشد.
متأسفانه، این همه خبر خوب نیست. درمان متمرکز بر راه حل به راحتی قابل اجرا نیست. به این ترتیب، اندازه گیری آن می تواند مشکل ساز باشد و همیشه نمی توان نتیجه گیری روشنی گرفت. به علاوه، تحقیقات آن همیشه دارای ویژگی‌های روان‌سنجی قوی نبوده است، اگرچه در 15 سال گذشته بهبود یافته است. با توجه به این عوامل، از وسعت پشتیبانی تحقیقاتی قوی مانند برخی درمان‌های دیگر برخوردار نیست، و برخی ممکن است قابلیت حیات آن را بیشتر به عنوان یک درمان مکمل ببینند.
منبع:

theraplatform

تهیه : عبدالرضافازسی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد